مقدمه:
آموزش حین عمل (OJT) یک روش آموزشی است که در آن کودکان در حین انجام یک کار یا فعالیت، آموزش میبینند. این روش آموزشی مزایای زیادی دارد، از جمله:
- پرداختن آموزش مرتبط با زندگی: آموزش حین عمل به کودکان آموزش میدهد که چگونه کارهای روزمره خود را انجام دهند.
- آموزش در محیط واقعی زندگی: کودکان در محیط واقعی زندگی آموزش میبینند و میتوانند از دانش و مهارتهای خود بلافاصله استفاده کنند.
- آموزش با سرعت مناسب: کودکان میتوانند با سرعت مناسب خود یاد بگیرند.
با این حال، آموزش حین عمل میتواند چالشهایی نیز داشته باشد، از جمله:
- آموزش غیررسمی: آموزش حین عمل اغلب غیررسمی است و ممکن است کیفیت بالایی نداشته باشد.
- آموزش نامنظم: آموزش حین عمل ممکن است نامنظم باشد و ممکن است کودکان نتوانند تمام اطلاعات مورد نیاز خود را دریافت کنند.
رویکرد گاردنر در آموزش حین عمل کودکان
رویکرد گاردنر در آموزش حین عمل کودکان بر این اساس است که هر کودک دارای هشت نوع هوش متمایز است که عبارتند از:
- هوش زبانی: توانایی استفاده از زبان برای برقراری ارتباط، نوشتن، و خواندن
- هوش منطقی-ریاضی: توانایی حل مسئله، استدلال، و تفکر منطقی
- هوش فضایی: توانایی تفکر سهبعدی، تصور اشکال، و حل مسائل فضایی
- هوش بدنی-جنبشی: توانایی کنترل بدن، استفاده از مهارتهای حرکتی، و هماهنگی بین بدن و ذهن
- هوش موسیقیایی: توانایی درک و ایجاد موسیقی
- هوش بین فردی: توانایی درک و تعامل با دیگران
- هوش درون فردی: توانایی درک خود، افکار، و احساسات خود
رویکرد گاردنر بر این اساس است که برای اینکه آموزش حین عمل کودکان موثر باشد، باید از روشهای آموزشی مختلفی استفاده شود که نیازهای همه هوشهای کودکان را برآورده کند.
روشهای آموزشی مبتنی بر نظریه هوش چندگانه
در ادامه، به چند روش آموزشی مبتنی بر نظریه هوش چندگانه اشاره میکنیم که میتوان از آنها در آموزش حین عمل کودکان استفاده کرد:
- استفاده از زبان و گفتار: برای توسعه هوش زبانی کودکان، میتوان از روشهای آموزشی مانند سخنرانی، گفتگو، و بحث گروهی استفاده کرد.
- استفاده از مسائل و چالشهای منطقی: برای توسعه هوش منطقی-ریاضی کودکان، میتوان از روشهای آموزشی مانند حل مسئله، بازیهای فکری، و تفکر انتقادی استفاده کرد.
- استفاده از تصاویر و اشکال: برای توسعه هوش فضایی کودکان، میتوان از روشهای آموزشی مانند ساخت سازه، نقاشی، و نقشهکشی استفاده کرد.
- استفاده از فعالیتهای بدنی: برای توسعه هوش بدنی-جنبشی کودکان، میتوان از روشهای آموزشی مانند ورزش، رقص، و نمایش استفاده کرد.
- استفاده از موسیقی: برای توسعه هوش موسیقیایی کودکان، میتوان از روشهای آموزشی مانند گوش دادن به موسیقی، نواختن ساز، و آواز خواندن استفاده کرد.
- کار گروهی و تعامل اجتماعی: برای توسعه هوش بین فردی کودکان، میتوان از روشهای آموزشی مانند همکاری، حل مسئله گروهی، و مشارکت در فعالیتهای اجتماعی استفاده کرد.
- خودشناسی و تأمل: برای توسعه هوش درون فردی کودکان، میتوان از روشهای آموزشی مانند مدیتیشن، تأمل، و خودشناسی استفاده کرد.
مزایای استفاده از رویکرد گاردنر در آموزش حین عمل کودکان (ادامه)
- یادگیری عمیقتر: رویکرد گاردنر به یادگیری عمیقتر کودکان کمک میکند. این رویکرد با درگیر کردن همه هوشهای کودکان، یادگیری را برای آنها معنادارتر و قابل درکتر میکند.
- توسعه مهارتهای زندگی: رویکرد گاردنر به توسعه مهارتهای زندگی کودکان کمک میکند. این رویکرد با آموزش کودکان در محیط واقعی زندگی، آنها را برای مواجهه با چالشهای زندگی آماده میکند.
- افزایش اعتماد به نفس: رویکرد گاردنر به افزایش اعتماد به نفس کودکان کمک میکند. این رویکرد با شناسایی و پرورش استعدادهای کودکان، آنها را به موفقیت میرساند و اعتماد به نفس آنها را افزایش میدهد.
چالشهای استفاده از رویکرد گاردنر در آموزش حین عمل کودکان
با وجود مزایای ذکرشده، استفاده از رویکرد گاردنر در آموزش حین عمل کودکان نیز چالشهایی دارد، از جمله:
- نیاز به آموزش مربیان: مربیان باید در مورد نظریه هوش چندگانه و روشهای آموزشی مبتنی بر این نظریه آموزش ببینند.
- نیاز به منابع و تجهیزات: اجرای رویکرد گاردنر نیاز به منابع و تجهیزات مختلفی دارد.
- نیاز به زمان و برنامهریزی: اجرای رویکرد گاردنر نیاز به زمان و برنامهریزی دارد.
با وجود این چالشها، استفاده از رویکرد گاردنر در آموزش حین عمل کودکان میتواند به بهبود کیفیت آموزش و یادگیری کودکان کمک کند. مربیان و والدین میتوانند با همکاری یکدیگر، چالشهای استفاده از این رویکرد را برطرف کنند و از مزایای آن بهرهمند شوند.
نمونههایی از کاربرد رویکرد گاردنر در آموزش حین عمل کودکان
در ادامه، به چند نمونه از کاربرد رویکرد گاردنر در آموزش حین عمل کودکان اشاره میکنیم:
- برای توسعه هوش زبانی کودکان، میتوان از فعالیتهایی مانند داستانخوانی، شعرخوانی، نوشتن، و گفتگو استفاده کرد. به عنوان مثال، معلم میتواند از کودکان بخواهد که یک داستان کوتاه بنویسند یا یک شعر بخوانند.
- برای توسعه هوش منطقی-ریاضی کودکان، میتوان از فعالیتهایی مانند حل مسئله، بازیهای فکری، و تفکر انتقادی استفاده کرد. به عنوان مثال، معلم میتواند از کودکان بخواهد که یک مسئله ریاضی را حل کنند یا یک معما را حل کنند.
- برای توسعه هوش فضایی کودکان، میتوان از فعالیتهایی مانند ساخت سازه، نقاشی، و نقشهکشی استفاده کرد. به عنوان مثال، معلم میتواند از کودکان بخواهد که یک سازه با استفاده از بلوکهای چوبی بسازند یا یک نقاشی از یک صحنه طبیعی ترسیم کنند.
- برای توسعه هوش بدنی-جنبشی کودکان، میتوان از فعالیتهایی مانند ورزش، رقص، و نمایش استفاده کرد. به عنوان مثال، معلم میتواند از کودکان بخواهند که یک رقص جدید یاد بگیرند یا یک نمایش کوتاه اجرا کنند.
- برای توسعه هوش موسیقیایی کودکان، میتوان از فعالیتهایی مانند گوش دادن به موسیقی، نواختن ساز، و آواز خواندن استفاده کرد. به عنوان مثال، معلم میتواند از کودکان بخواهد که یک آهنگ محبوب را بخوانند یا یک ساز موسیقی را بنوازند.
- برای توسعه هوش بین فردی کودکان، میتوان از فعالیتهایی مانند همکاری، حل مسئله گروهی، و مشارکت در فعالیتهای اجتماعی استفاده کرد. به عنوان مثال، معلم میتواند از کودکان بخواهد که در یک پروژه گروهی کار کنند یا در یک فعالیت اجتماعی شرکت کنند.
- برای توسعه هوش درون فردی کودکان، میتوان از فعالیتهایی مانند مدیتیشن، تأمل، و خودشناسی استفاده کرد. به عنوان مثال، معلم میتواند از کودکان بخواهد که چند دقیقه در سکوت بنشینند و به افکار و احساسات خود فکر کنند.
با استفاده از خلاقیت و ابتکار، میتوان از روشهای آموزشی مختلفی برای توسعه همه هوشهای کودکان در آموزش حین عمل استفاده کرد.
نتیجهگیری
رویکرد گاردنر در آموزش حین عمل کودکان میتواند به بهبود کیفیت آموزش و یادگیری کودکان کمک کند. این رویکرد بر این اساس است که برای اینکه آموزش موثر باشد، باید از روشهای آموزشی مختلفی استفاده شود که نیازهای همه هوشهای کودکان را برآورده کند.
میتوانید در ادامه مقاله توسعه و آموزش ذهن در رویکرد آموزشی گاردنر مطالعه کنید.