مونته سوری

کلاس های مونته سوری

کلاس های مونته سوری

کلاس های مونته سوری یا مهدکودک برای کودکان مفیدتر است؟

کلاس های مونته سوری با رویکرد آموزش به والدین

والدین از چه رو فرهنگ‌پذیری کودک خود را به دست کسانی می‌سپارند که هیچ شناختی از عقاید فکری و فرهنگی آن‌ها ندارند؟! مهدهایی که موسسان آن‌ها با کمترین گزینش و به راحتی مجوز دریافت می‌کنند.

تکثر و تعدد "مهدکودک" در جامعه به شکل‌های گوناگون همچون مهد‌های مشارکتی، مهد غیرانتفاعی، مهد نگهداری یا مهد صرفاً آموزشی و ... در چند سال اخیر بسیار فراگیر شده به طوری که بنابر هر نوع سلیقه فرهنگی و اعتقادی یا حتی اقتصادی خانواده‌ها، مهد‌هایی مجوز گرفته‌اند و در حال فعالیت هستند.

رسانه‌ها اعم از دیداری و شنیداری و ایستا با تکیه بر نظر کارشناسان تحت عناوین گوناگونی همچون فراگیری بهتر دانش در سنین اوان کودکی یا بالا بردن رشد اجتماعی کودک، سعی در بازرگانی و تبلیغ در خصوص کودک‌سپاری به مهد‌ها هستند و از سوی دیگر اشتغال زنان در جامعه در چند سال اخیر به طور چشمگیری رو به گسترش بوده است به طوری که این موضوع در حیطه اجتماعی به نوعی جلوه‌گر سطح بالای فرهنگ خانواده و روشنفکری سرپرست کودک محسوب می‌شود!

این در حالی است که پدران و مادران بسیاری کودک خود را از همان سنین شیرخوارگی به علت اشتغال به مهدکودک می‌سپارند که در بیشتر موارد تنها نگرانی والدین از کودک‌سپاری خود به مهد‌ها به لحاظ شرایط نگهداری کودک از حیث امنیت محیطی یا در بهترین حالت از حیث آموزش کودک خود است، اما اینکه مهدکودک امروزی عملاً چگونه فضایی است و اینکه آیا کودک‌پروری در مهد با چه الگویی در حال وقوع است موضوع مهمی است که با وجود، اما و اگر‌های بسیار همچنان روشن نشده است.

نهاد متولی مهدکودک از گذشته تا امروز به سازمان‌های مختلفی همچون وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه (۱۳۱۰)، وزارت فرهنگ (١٣٣٤)، اداره تعلیمات ابتدایی (۱۳۴۰)، آموزش و پرورش و در آخر سازمان بهزیستی واگذار شده، اما تنظیم برنامه‌های روزانه در مهدکودک‌ها و نیز محتوای آموزشی به کودکان و حتی آموزش مربیان مهد‌های کودک به‌صورت سلیقه‌ای و بر اساس نظر مدیریت مهد‌ها اعمال می‌شود!

این امر در صورتی است که مجوز‌دهی در بخش تاسیس مهدکودک با کمترین گزینش فرد موسس در حال وقوع است یعنی میزان سنجه مدیر و موسس مهد تنها در بخش مجوز‌دهی به چند بند بسیار عمومی در حوزه تحصیلات و صرف داشتن محیطی که توسط سازمان اماکن مورد بازدید قرار می‌گیرد، انجام می‌شود.

بنا بر بررسی‌های انجام شده از مهد‌های کودک، امروزه در ایران برنامه‌های آموزشی مهد‌ها بر محوریت قرآن، ورزش، موسیقی یا زبان انگلیسی طراحی می‌شود، به عبارت دیگر در هر مهدکودکی سیاست خاصی دنبال می‌شود و برنامه تربیتی منسجمی در سطح کشور یا حتی یک استان وجود ندارد و مسئولان این حوزه بار‌ها اعلام کردند که نقشه راهی برای تربیت کودک در دوران پیش از دبستان طراحی نشده است و سازمان آموزش و پرورش در سال اخیر طبق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی ماموریت ایجاد نقشه تربیتی در این دوره را کسب کرده است.

بنا بر دیدگاه اسلامی، سنین قبل از هفت سالگی، سن فرماندهی کودک محسوب می‌شود و در این سال‌ها عملا از آموزش نظامند کودک باید پرهیز شود، ولی الگو‌هایی همچون مونته سوری و والدورف یا ... باعث میشود که کودک توسط والدین خود در کنار بازی ، آشپزی ، کارهای منزل و ... که دقیقا با پیاده‌سازی روش‌های تجربه‌نگاری از دیدگاه اسلامی بهره برده‌اند، در این روش‌ها به صورت نظامند در جهت پیشبرد اهداف خود در تربیت کودک خود دخیل باشند .

در این میان نکته حائز اهمیت دیگری نیز وجود دارد که والدین از چه رو فرهنگ‌پذیری کودک خود را به دست کسانی می‌سپارند که هیچ شناختی از عقاید فکری و نظام فرهنگی آن‌ها ندارند؟! واسپاری کودک به مهد‌هایی که موسسان آن‌ها با کمترین گزینش و به راحتی دریافت مجوز می‌کنند و در استخدام مربیان خود سعی در به کارگیری کم هزینه‌ترین مربیان دارند؛ مربیانی که به گذراندن دوره‌های کوتاه آموزشی در حد چندین ساعت مجوز مربیگری دریافت میکنند صلاحیت فرهنگپذیر کردن کودکان ما را دارند؟! مربیانی که اکثر آن‌ها به واسطه یافتن شغلی که کمترین میزان گزینش یا حتی تحصیلات و سابقه کاری را می‌خواهد به‌کار گرفته می‌شوند و تعداد کثیری از آن‌ها تنها به واسطه مهارتی که در گذراندن چند ساعت دوره آموزشی در آموزشگاه‌هایی که بر حسب سلیقه مدیران مهد‌ها ایجاد شده است، به کار گرفته شده‌اند!

اما آیا به راستی جامعه‌پذیری و حتی نظم‌پذیری در سنین اوان کودکی تنها توسط مهدکودک انجام می‌شود و کودکان مهد نرفته از کودکانی که سال‌های ابتدایی خود را در مهد گذرانده‌اند در جامعه‌پذیری و رشد اجتماعی عقب‌ترند؟!

در پاسخ به این سؤال نظر کارشناسان این حوزه را جویا شدیم تا بتوانیم پاسخ علمی به این بحث را در اختیار مخاطبان قرار دهیم تا به علت این موج فراگیر اجبار در کودک‌سپاری به مهد‌ها را که در دهه اخیر به رغم سودآوری مهد‌ها شاهد آن بودیم را روشن سازیم؛ مهد‌هایی که اینک جنبه اقتصادی آن‌ها بسیار پررنگ‌تر از جنبه فرهنگی آن نمود پیدا کرده است.

بنا به نظرکارشناسان، نخستین و موثرترین الگوی رشد کودک، خانواده است به طوریکه نقش والدین را به هیچ وجه نمی‌توان نادیده گرفت، نقش تربیتی مادر در رشد اجتماعی کودک آنقدر پر اهمیت است که اگر مادر شاغل نباشد میزان اثر پذیری کودک بسیار بهتر خواهد بود و با توجه به دوره های آموزشی قرار داده شده در وبسایت رسمی آکادمی مونته سوری مادران میتوانند بهترین آموزگار برای فرزند خود باشند.

دکتر فاطمی‌راد؛ پژوهشگر و روانشناس حوزه کودک به عنوان نخستین فردی که در زمینه زبان‌آموزی کودک در سنین پیش دبستان شروع به فعالیت و مطالعه کرده است و دست کم ۲۰ سال در این حوزه به فعالیت چشمگیر پرداخته به فرهنگ سدید می‌گوید: در هیچ کشور توسعه‌یافته‌ای، شیوه آموزشی مهد‌های ایران پیاده‌سازی نمی‌شود مگر در کشور‌های جهان سوم مانند افغانستان و عراق که آن‌ها کاملا از فرآیند آموزشی ایران الگو‌برداری می‌کنند

وی گفت: متاسفانه نظام آموزشی کشورمان در دو دهه اخیر به‌شدت به سمت آموزش با مادیگرایی پیشرفته است و نظام آموزشی نمره‌ای و پولی سبب شده است که عده‌ای از سودجویان خوشفکر به سمت بهره‌برداری از این سیستم مالی پرسود در سنین اوان کودکی بروند که در این زمینه بسیار هم موفق بودند، اما اینکه چند در صد از این مهد‌ها دارند به‌صورت علمی فعالیت می‌کنند، مشخص نیست و مدیریت یک مجموعه آموزشی و نگهداری از کودک مسئولیت بسیار بزرگی است و گزینش بسیاری را می‌طلبد، آیا مدیران مهد‌ها از این صلاحیت برخوردارند و این شاخص چگونه در شرایط مجوز‌دهی به مدیران مورد بررسی قرار می‌گیرد؟!

فاطمی‌راد که خود سال‌ها درباره مهد‌های دو زبانه در ایران به تحقیق و بررسی پرداخته است، اضافه کرد: در کشور‌های توسعه‌یافته به هیچ وجه کودک زیر ۶ سال تحت "آموزش زبان دوم" به‌صورت آکادمیک قرار نمی‌گیرد و حتی در بسیاری از مقالات این موضوع به وفور نقد شده است چرا که اگر کودکی در سن زیر ۶ سال زبان دیگری را بیاموزد به علت عدم به ثبات رسیدن گنجینه لغات خود در بزرگسالی از گنجینه لغات کمتری نسبت به همسالان خود برخوردار خواهد بود، دچار لهجه در بیان می‌شود و در سخنوری نسبت به تک زبان‌ها کم می‌آورد حتی در برخی موارد هم در کودکانی که در سنین زیر ۶ سال آموزش زبان دوم داشته‌اند لکنت زبان به سبب پس و وپیش ادا کردن واژه‌ها پیش می‌آید؛ از سویی در کشور ما بسیاری از مهد‌ها با تبلیغات آموزش زبان دوم و سوم سعی در جلب مخاطب دارند و متاسفانه بسیاری از کودکان به همین جهت به مهد‌ها سپرده می‌شوند!

وی افزود ولی برای آشنایی بهتر کودک با زبان دوم استفاده از ابزار های کمک آموزشی جهت آشنا شدن کودک به شکل و حروف زبان های دیگر است که میتواند در سنین پایین باعث رشد فکری و رفتاری کودک شود.

 

وی متذکر شد: در کشور ما یکی از اصلی‌ترین دلایلی که سن ورود به دبستان هفت سال محسوب شده است، مرتبط به اندیشه‌های اسلامی در حوزه تعلیم و تربیت است؛ دیدگاه تربیتی اسلام در حوزه آموزش زیر هفت سال، غیر مستقیم است و حتی بنا بر مطالعه پیمایشی بر روی ۵۰۰ کودک به این نتیجه رسیده بودند که والدینی که به‌صورت دستوری در انجام کار‌ها با کودک خود برخورد میکنند، کودکان به‌شدت لجباز یا به شدت منعطف و حرف‌پذیر و گوشه نشینی داشته‌اند؛ کودکانی که در بزرگسالی دچار اختلالات بسیاری شده‌اند؛ پس با این حساب آموزش زیر سن هفت سال به هیچ وجه نباید به روش مستقیم انجام شود چه در بحث رشد اجتماعی و یا در بحث زبان‌آموزی.

بخوانید:دوره های آموزشی آموزش غیر مستقیم به کودک با رویکرد مونته سوری

این پژوهشگر حوزه کودک با معرفی والدین و خانواده به عنوان نخستین و موثرین الگوی رشد اجتماعی در کودکان خاطرنشان کرد: اگر مادر که نخستین فرد زندگی هر کودکی است، می‌تواند با کسب آموزش‌های لازم در حوزه فرزندپروری، موثرترین فرد در بالا بردن رشد اجتماعی و فردی کودک باشد.

دوره های آموزش روش مونته سوری به والدین اینجا ببینید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *